ررر
«ورزش خراسان رضوی سرشار از ظرفیت و استعداد است»؛ جملهای نخنما و کلیشهای که به تعداد تمام استانداران، مدیران ورزشی و حتی مربیان و ورزشکاران این دیار آن را شنیدهایم.
تکرار و تکرار و باز هم تکرار آن، تکتک سلولهای مغزمان را درگیر خود کرده و از آن، باورهایی غلط و به بیراهه رفته ساخته است! یادم میآید همین جمله را در روزهای پایانی سال گذشته در مراسم تجلیل از مدالآوران بازیهای هانگژو از استاندار شنیدم.
موضعگیری خاصی درباره سرشار بودن خراسان رضوی از استعدادهای ناب ورزشی نداریم؛ چرا که هرجا توجهی به استعدادها شده، نتیجهای فراتر از تصور به وجود آمده است. قسمت بعد اما مرتبط با ظرفیتهاست. ظرفیت را اگر در همان میدان استعدادها حبس کنیم، نتیجهاش همین میشود که در حال حاضر میبینیم؛ روزمرگی، بیبرنامه بودن و زندگی کردن با افتخارات ورزشی چندین و چند سال گذشته که ورزشکاران سایر شهرها و استانها از خیلی از آنها عبور و قلههایی بالاتر از آن را فتح کردهاند!
توجه دوباره استاندار به ورزشکاران در جلسه دیروز با حضور اعضای کادر فنی و بازیکنان تیم فوتسال فرشآرا و مرور گفتههای مطرح شده با همان کلیدواژه «ظرفیت» موجب قلقلک ذهن شد.
آقای استاندار در اینکه دغدغهمند حوزه ورزش هستید، شکی نداریم؛ اما در کنار استعدادهای سرشار ورزشی استان باید ظرفیتهای مردمی، مدیریتی، اقتصادی، زیرساختی، زیربنایی و حتی محلی و سرزمینی را همراستا ساخت تا بذر کاشته شده امسال سالها بعد ثمر بدهد. حاصلش بیشک جبران عقبماندگیها را در پی دارد. جبران عقبماندگی مدنظر شما در ورزش مهم است؛ اما کافی نیست. داشتن و نداشتن سالن ۶ هزار نفری، چالش امروز ورزش استان نیست مادامی که انگیزهای شکل نگیرد، ورزشکاری نباشد و تیمی تشکیل نشود. مدرنترین سالنها و ورزشگاهها نمیتوانند دردی از جاماندگیها و عقبماندگیها را دوا کنند. حدود ۲۰ یا ۳۰ سال پیشِ ورزش خراسان را فراموش نکردهایم. هر رشته ورزشی پای کار میادین و مسابقات بود و مدعیان تراز اول کشوری، آسیایی و جهانی آن رشته، ورزشکاران بلامنازع خراسانی بودند.
آن زمان هم جمعیت جوان بیشتری داشتیم و هم سرانههای ورزشی در مقایسه با شرایط امروزی اندکتر بود. چه شد که اکنون جز تکستارههایی که گاهی طلوع میکنند و خیلیهایشان زود به افول میرسند، ورزش این استان حرفی برای گفتن ندارد و حسرت گذشتهها را میخورد؟
درد این روزها و روزهای پیشین ورزش ما بیبرنامگی و گرفتار شدن در روزمرگی است. کدام رشته را میتوان به قطعیت نام برد و از آن دفاع کرد که سند و چشماندازی برای آینده داشته باشد؟ درد است برای ما که فوتبالمان سوژه تمسخر رسانهها شود. ننگ است که هندبال با پیشینه درخشانش در معرفی ملیپوشان بنام، هر فصل دستش جلو مدیران پایتختنشین یک شرکت خودروساز دراز باشد و زیرشاخهای از همان شرکت با پسوند «خراسان» وجود داشته باشد و جز در مواردی اندک که ماهیت همکاری برای ورزش کارمندانش دارد، حاضر نشود یک ریال برای ورزش استان هزینه کند. امیدواریم دو شرکت نیانالکترونیک و فرش آرا در کنار والیبال و فوتسالمان بمانند. گرچه جسته گریخته اما اجازه ندادند پرچم این دو رشته ورزشی بر زمین بماند و حامی تیمهایمان شدند.
جناب استاندار آیا مشاوران شما پیگیر دلایل خروج حامی مالی تیم بسکتبال لیگ برتری استان بودند؟ حامیای که بیچشمداشت و بدون حاشیه بیش از یک دهه به تنهایی به هر طریقی در کنار ورزش بسکتبال بود! غصهمان گرفت از سقوط رعد پدافند تیم عاریهای در لیگ برتر بسکتبال که تنها سنخیتش با ما پسوند اضافه شده «مشهد» در لیگ امسال بود. نتیجهاش چه شد؟ از دست رفتن سهمیهای که از لیگ پایینتر تا ۱۲ سال بعد که لیگ برتری بود، همان حامی بیادعای بسکتبال با چنگ و دندان آن را نگه داشت و به فاصله یک فصل به لیگ یک سقوطش دادند!
گفتن از کشتی به سر باز کردن زخمهای این رشته محبوب خراسانی ختم میشود. آیا میتوان عقبماندگیهای کم و زیاد این رشته را حتی با ساخت یک سالن ۶ هزار نفری دیگر جبران کرد؟
افتتاح سالن ۶ هزار نفری مجموعه ثامن، آن هم در منطقه پرت از شهر، جز خبری دهان پر کن و خوشتیتر، نکته دیگری به ورزش ما اضافه نخواهد کرد. شاید افزایش سرانه ورزشی حاصل افتتاح این سالن باشد. اگر هدف این است، راه سادهتری هم وجود دارد. میتوان هر جایی به فاصله زیاد از شهرها، زمینهای ورزشی ایجاد کرد حتی با یکصدم بودجه ساخت سالن ۶هزار نفری؛ اما آیا ورزشکاران و ورزشدوستان تمایل دارند از آن استفاده کنند؟ تنها نتیجه مثبتی که سالن ۶ هزار نفری میتواند داشته باشد، گرفتن میزبانی مسابقات آن هم رقابتهایی در سطح بالای قارهای و جهانی بوده که تحقق این موضوع نیز با شرایط فعلی قدری ناممکن است.
چاره درد ورزش، پای کار آوردن مدیران کاربلد، استفاده از ظرفیتهای مطرح شده و البته ساختن از پایه است.
خبرنگار: هاشم رسائیفر
نظر شما